هدف روانشناسی مثبت از نگاه مارتین سالینگمن و چرایی آن

در سال ۲۰۰۰ تحقیقی توسط دکتر دیوید مایر بر روی مقالات و پایاننامههای رشتۀ روانشناسی انجام شد. هدف او در این تحقیق سنجیدن نسبت مطالعات انجامشده بر روی ویژگیهای مثبت به ویژگیهای منفی انسانی بود. نتایج مطالعۀ دکتر مایر نشان میدهد از سال ۱۹۶۷ تا سال ۲۰۰۰، یعنی تا زمانی که مطالعات روانشناسی مثبت شکل جدیتری به خود گرفت، بیش از پنج هزار مقاله بر روی سوژۀ خشم، ۴۱۰۰۰ مقاله بر روی موضوع نگرانی و نزدیک به ۵۰۰۰۰ مقاله در ارتباط با افسردگی نوشته شده است. این در حالی بود که در طی سیوسه سال (۱۹۶۷- ۲۰۰۰)، تنها ۴۱۵ تحقیق بر روی شادی و حدود ۲۵۰۰ مطالعه بر روی رضایتمندی از زندگی انجامشده بود. این یافتهها نشان میدادند نسبت تحقیقات دانشگاهی انجامشده بر روی مفاهیم منفی به مثبت زندگی حدود ۳۲ به ۱ است. ابراهیم مازلو دراینارتباط مینویسد، روانشناسی در پژوهش بر روی جنبههای منفی نسبت به جنبههای مثبت زندگی آدمی موفقتر بوده است. مازلو توضیح میدهد بسیاری از محدودیتهای انسان بهمانند بیماریهایش و نگرانیهایش برای ما مشخصشده است؛ اما جنبههای مثبت انسانی بهمانند ظرفیت رشد فرد، محسناتش و امیدهایش کمتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند. بنا به عقیدۀ وی، روانشناسی به شکل داوطلبانهای خود را محدود به تنها نیمی از ظرفیت پژوهش بر روی انسانها کرده است که البته این نیمه، بخش تاریک واقعیت است.
دکتر تل بن شهر استاد دانشگاه هاروارد در ارتباط بامطالعۀ دکتر مایر توضیح میدهد، نتیجۀ نسبت مطالعات انجامشده بر روی جنبههای مثبت به منفی زندگی ناامیدکننده است. او تشریح میکند انسانی که به ازای سیودو بار تجربۀ احساسات منفی تنها یکبار احساسی مثبت را تجربه میکند نیاز به کمک دارد. به طریقه مشابه تحقیقات در حیطۀ روانشناسی نیز نیاز به یاری دارند. در نگاهی متفاوت، تعدد تحقیقات انجامشده بر روی جنبههای منفی زندگی بیانگر یک واقعیت است. واقعیتی که افشا میکند زندگی هر روز برای انسانها سختتر میشود. در این راستا نیاز مبرمی برای تحقیقات بر روی جنبههای منفی زندگی و درمان آسیبهای وارد شده به انسانها وجود دارد. ازاینروی، گروهی از محققان معتقدند با وجود نسبت اختلاف بین شمار مطالعات بر روی جنبههای مثبت به منفی زندگی کماکان نیاز به تحقیقات بیشتری بر روی احساسات منفی بهمانند استرس، ترس و نگرانی وجود دارد. بهصورت متضاد، آمارها نشان میدهند میزان افسردگی در دنیای امروز نسبت به ده سال قبل افزایش یافته است. برای تحلیل مضاعف یکی از مؤلفههای سنجش افسردگی در نقاط مختلف جهان نرخ خودکشی است. دراینارتباط وارسیها نشان میدهند نرخ خودکشی به میزان قابلتوجهی در نقاط مختلف جهان فزونی یافته است. بهگونهای مشابه سن متوسط افسردگی در دنیای امروز به کمتر از پانزده سال رسیده است.
مارتین سالینگمن که بهعنوان پدر علم روانشناسی مثبت شناخته میشود، در کتاب مقدمهای بر روانشناسی مثبت عنوان میکند، هدف روانشناسی مثبت بنیانگذاری یک تغییر در مطالعات روانشناسی از تمرکز بیش از اندازه بر روی موضوعات منفی به نکات مثبت و ساختن بهترین کیفیت در زندگی است.
دیدگاهتان را بنویسید