آیا تلاش انسان برای افزایش سطح رضایتمندی خویش از زندگی، نوعی خودخواهی است؟
ممکن است این سوال برای شما نیز پیشآمده باشد که از خود بپرسید، من چگونه میتوانم در زندگی خود در جستوجوی خوشبختی باشم، درحالیکه مشکلات زیادی در ایران و یا در جهان وجود دارد، آیا تلاش من برای افزایش سطح رضایتمندی خویش از زندگی، نوعی خودخواهی نیست؟! در پاسخ به این سؤال باید توضیح داده شود، تلاش برای افزایش سطح رضایتمندی انسان از زندگی یک معاملۀ برد برد است. برای تشریح بیشتر وقتی انسانی شادتر زندگی میکند. با شادتر بودن او در زندگی از تجربۀ احساسات مثبت فردی کم نمیشود و یا این مهم بر روی احساسات دیگران بیاثر نیست، دراینارتباط وقتی شخصی احساس شادی مضاعف میکند احساسات مثبتی که وی تجربه میکند به دیگران انتقال پیدا میکنند. بودا در این مورد بیان میکند “هزاران شمع با حرارت شعلۀ یک شمع میتوانند روشن شوند بدون آنکه از نور شعلۀ شمع کاسته شود.” به روال مشابه با به اشتراک گذاشتن احساسات مثبت هرگز از آنها کم نمیشود. در این پیوند اگر شما بر روی افزایش سطح رضایتمندی خود از زندگی کار میکنید، به شیوۀ غیرمستقیم بر روی سطح رضایتمندی سایر انسانها از زندگی نیز اثر میگذارید.
افزون بر آنچه ذکر شد، بهصورت کلی افرادی که احساسات مثبت بیشتری را تجربه میکنند در مقابل انسانهای دیگر بخشندهتر و صبورتر هستند و روابط عاطفی و حرفهای بهتری را نیز با دیگران دارند. درواقع کمک کردن انسان به خودش نوعی یاری به دیگران نیز محسوب میشود و دستگیری از دیگران موجبات پشتیبانی فرد از خود را فراهم میکند. بهعبارتدیگر هیچ عملی خودخواهانهتر از کاری خیرخواهانه در حق دیگران نیست. بهصورت موازی هیچ کوششی بیشتر از کمک به دیگران به ما یاری نخواهد کرد. در این نور در مقابل آنکه تلاش برای افزایش سطح رضایتمندی خود از زندگی را بهعنوان عملی غیراخلاقی بپنداریم میتوانیم آن را بهعنوان کاری نیک که بخشی از ذات ماست برشماریم.
برگرفته از کتاب روانشناسی مثبت (دکتر محمد محمدی پور- صفحه ۹-۸)
Leave a Reply