ویژگیهای آموزش در مدارس ماروا کالینز
مطالعۀ زندگی ماروا کالینز نشان میدهد، در درجۀ اول خود ماروا بهعنوان یک الگو، برای مردم و دانشآموزان خود الهام بخش بود. علاوه بر این ماروا با دانشآموزان خود به مطالعۀ شخصیتهای قدرتمند تخیلی و تاریخی میپرداخت. آنها کتابهایی را میخواندند که در مورد قهرمانان نوشتهشده بودند. در کلاسهای ماروا کالینز دانش آموزان در مورد قهرمانان صحبت میکردند، آنها به دنبال الگو میگشتند، الگوهایی در همسایگیشان و یا در خانوادههایشان، درنتیجۀ این رویکرد نمونههای حقیقی موفقیت در ذهن دانش آموزان مدارس ماروا کالینز ثبت میشد و آنها باور میکردند درنتیجۀ تلاش مداوم امکان موفقیت برایشان وجود خواهد داشت. علاوه بر این، ماروا کالینز سطح وافری از خودباوری و توانایی برای موفق شدن از خود و شاگردانش داشت. او ظرفیتهای نهفته در دانش آموزان را میدید و قدردان آنها بود. ماروا کالینز، بر متوقف کردن مقصر شمردن دیگران و پذیرش مسئولیت زندگی خود اصرار داشت. از زبان شاگردان وی او در آموزش بهغایت سختگیر بود، اما همزمان برای افراد احترام قائل بود. درنهایت، خوشبینی به آینده و کمک کردن به محصلین برای هدفگذاری برای خود و جامعه اصلی بود که در کلاسهای ماروا کالینز بهکرات دیده میشد.
افزون بر آنچه ذکر شد ماروا کالینز اعتقاد داشت در نظامهای آموزشی باید از پرسیدن این سؤال که دانشآموز و یا دانشجویی زرنگ است و یا خیر، دست برداشته شود، دراینارتباط مبحثی که باید مورد پرسش قرار گیرد این است که چه زمینهای است که محصل در آن استعداد دارد. در این هنگام پس از مشخص کردن آنکه دانشآموز و یا دانشجو در چه حیطهای نبوغ دارد، باید سپاسدار آن استعداد باشیم. او معتقد بود وقتی قدرشناسی از توانمندی انجام میگیرد زمینۀ رشد و پرورشش فراهم میشود. برای توضیح بیشتر با اکرام از شما میپرسم، چه اتفاقی برای یکدانۀ گیاه که ظرفیتی نهفته دارد میافتد اگر به آن آب نرسد و یا نور بر آن نتابد؟ یقیناً خشک میشود و سپس خواهد مرد. این موضوع سرنوشت تلخ استعدادها و ظرفیتهای رشد عدیدهای از انسانهاست. به طریقه موازی در مورد ظرفیت روابط بین افراد، اگر ازآنچه زیباست قدرشناسی نشود، زیباییها کاهش پیدا خواهند کرد و درنهایت از بین خواهند رفت. در ادامه پویش ماروا کالینز در جهت تغییر رویکرد دانش آموزان از شکست خردۀ منفعل به نگرش فعال و صاحباختیار مورد ارزیابی قرار میگیرند.
همانطور که پیشتر اشاره شد، یک از اقداماتی که ماروا کالینز انجام داد این بود که او رویکرد دانش آموزان را از شکست خوره منفعل به نگرش فعال و صاحباختیار تغییر داد. وی پیوسته برای اخراجیها تکرار میکرد که شما غیرقابل تدریس نیستید. شما میتوانید خوب کار کنید و موفق شوید. برای تشریح بیشتر انسانها در جایگاه یک قربانی منفعل، برای اتفاقهای ناخوشایند زندگی خود غالباً به دنبال مقصر میگردند و پس از پیدا کردن خطاکار معمولاً خشم آنها را فرامیگیرد؛ اما در مورد افراد مختار و فعال شرایط بهگونهای دیگر است، آنها فعال هستند و عمل میکنند و مسئولیت اعمال خود را بر عهده میگیرند، آنان به خودشان اجازه میدهد تا رنج را بچشند و آن را تحمل میکنند، اما پس از آن، اقدام به عمل میکنند، در واقع حرکت کردن باعث افزایش سطح اعتمادبهنفس در آنها میشود و درنتیجۀ آن امید و خوشبینی بیشتری را تجربه میکنند. در این سایه، در مورد زندگی خود بیندیشید در گذرگاههای مختلف زندگی آیا شما یک منفعل قربانی و یا یک انسان صاحباختیار و فعال هستید؟ درک این موضوع که انسان باید در زندگی خود مسئولیتپذیر باشد، نیازمند درک این مسئله است که هیچکس برای کمک به وی نخواهد آمد. بهعبارتدیگر هیچ ابر انسانی نخواهد آمد و هیچ انسانی را به هیچ مدینۀ فاضلهای نخواهد برد. هیچکس نخواهد آمد تا زندگی شمارا برایتان بهتر کند. شما نسبت به زندگی خود موظف هستید؛ بنابراین این مسئولیت کامل شماست تا از زندگی خود بالاترین میزان رضایت را داشته باشید و به عالیترین ظرفیتهای خود دست پیدا کنید.
به علاوه، ماروا کالینز قاببندی انسانها از واقعیت را تغییر داد؛ و شروع به پرسیدن سؤالاتی نوین کرد. به صورت مشخص او بیان کرد: چگونه میتوانیم دانههای استعداد، بزرگی و عظمت را در دانشآموزانمان پرورش دهیم؟ این استفهامی بود که یکبار دیگر تمام تغییر را ایجاد کرده بود. چراکه او استعداد و ظرفیت بزرگی را در تکتک دانش آموزان خود میدید، موضوعی که تا عصر ماروا کالینز دیگر معلمان آن را ندیده بودند. چراکه آنها مسائل متفاوتی را از خود میپرسیدند. همانطور که پیشتر اشاره شد، وقتی ما دانههای استعداد و بزرگی را نمیبینیم و از آنها مراقبت نمیکنیم، آنها خشک میشوند و درنهایت میمیرند؛ بنابراین سؤالهای متفاوت تغییرات را ایجاد میکنند. در این راستا، وقتیکه ما سؤالاتی نوین را مورد پرسش قرار میدهیم، ناگهان احتمالات جدید را میبینیم که تا قبلتر قادر به شناخت آنها نبودیم. بهصورت خلاصه، ازنقطهنظر ماروا کالینز، در مدریت آموزش باید تلاش بیشتری شود تا به دانش آموزان کمک شود تا علایق و معنا را در زندگی خود شناسایی کنند. بهعبارتدیگر باید به آنها مدد شود تا سنگ وجود خود را بتراشند و به گوهر درون خود برسند. باید به آنها یاری شود تا خود واقعیشان و نقاط قدرت خویش را بیابند و سپس علایق خود را پیگیری کنند. اینها مهارتهایی هستند که کمتر به دانش آموزان و یا دانشجویان آموخته میشوند؛ و ما نیاز داریم تا آنها را آموزش دهیم تا بتوانیم ظرفیتهای مثبت را در دانش آموزان پرورش دهیم.
1 Comment
Join the discussion and tell us your opinion.
Your point of view caught my eye and was very interesting. Thanks. I have a question for you.